ASQ:SE-2
مجموعه ای از پرسشنامه ها در مورد رفتار و رشد اجتماعی- عاطفی در کودکان خردسال است.
9 پرسشنامه برای سنین مختلف برای غربالگری کودکان 1 ماهه تا 6 ساله وجود دارد. ASQ:SE بیش از 15 سال است که توسط والدین استفاده می شود.
افراد حرفه ای که به صورت دستی به پرسشنامه های ASQ:SE-2 امتیاز می دهند می توانند از یک فرمول ساده برای تبدیل پاسخ های والدین به امتیاز استفاده کنند:
به هر پاسخ Z صفر امتیاز اختصاص داده می شود.
به هر پاسخ V پنج امتیاز اختصاص داده می شود.
به هر پاسخ X ده امتیاز اختصاص داده می شود.
به هر نگرانی بررسی شده 5 امتیاز اضافی اختصاص می یابد.
انجام این غربالگری نگاهی سریع به عملکرد کودکان در زمینههای مهم مانند خودتنظیمی، ارتباط، استقلال، تبعیت، عملکرد سازگار، تأثیرگذاری و تعامل با افراد ارائه میکند. ASQ:SE-2 می تواند به شناسایی کودکان خردسال در معرض خطر مشکلات اجتماعی یا عاطفی کمک کند.
نظر به اهمیت بررسی تکاملی وفرم تکامل کودک و آنهم به شیوه آنلاین و بدون نیاز به مراجعه به مراکز ،پرسشنامه و فرم تکاملی اجتماعی عاطفی کودکان را به صورت فرم تکامل اجتماعی عاطفی آنلاین درآورده ایم وشما را از تفسیر فرم تکامل و انجام فرم تکامل و دانلود فرم تکامل و جدول نقاط برش تکامل کودکان ورفت و امد بی نیاز کرده ایم والدین در صورت تمایل و به منظور رهایی از هزینه های رفت و آمد، مصرف کاغذ و کاهش خطر ابتلا به کرونا ،و بررسی با کیفیت بیشتر و به شکل خودکار و بدون اشتباهات احتمالی می توانند از قسمت ثبت نام
این وب سایت وارد شده و کودک خود را بررسی کنند و پس از ارسال به اینجانب در قسمت ارسال به پزشک پاسخ بررسی خود و راهنمایی لازم را دریافت کنند .
این وب سایت حاوی اطلاعات مفید در راستای افزایش و ارتقا تکامل و توانمندی تکاملی شیرخواران و آموزش والدین می باشد.
از مواردی که در بررسی اجتماعی عاطفی کودکان بررسی می شود خود تنظیمی است در اینجا به توضیح و بررسی خود تنظیمی می پردازیم .
خود تنظیمی شامل رشد توانایی کودکان برای تنظیم احساسات، افکار و رفتارشان می شود تا آنها را قادر سازد تا در جهت رسیدن به هدف، به شیوه های مثبت عمل کنند.
خودتنظیمی از همتنظیمی سرچشمه میگیرد، جایی که بزرگسالان و کودکان برای رسیدن به یک هدف مشترک با هم کار میکنند، از جمله یافتن راههایی برای رفع ناراحتیهای ناشی از استرس در هر حوزه و بازگشت به تعادل.
پایه های خودتنظیمی عاطفی و شناختی در سال های اولیه به طور یکپارچه با هم گره خورده اند و هر دو برای خود تنظیمی رفتاری ضروری هستند.
آموزشی که شامل راهبردهای همتنظیمی است به کودکان کمک میکند تا مهارتهای خودتنظیمی را توسعه دهند
ایجاد خودتنظیمی، مانند بسیاری از عناصرتکامل و یادگیری، کاری نیست که کودکان به تنهایی انجام دهند. این فرآیندی است که ازبطن روابط هماهنگ توسعه می یابد که در آن مراقب و نوزاد یا کودک به شدت به یکدیگر توجه دارند و در تبادلات حساس و پاسخگو شرکت می کنند.
هیچ تعریف واحدی از خودتنظیمی وجود ندارد و جنبههای آن به روشهای مختلفی از جمله کنترل تکانه، کنترل رفتاری، شایستگی عاطفی، خود هدایتی و عملکرد اجرایی اشاره میشود. در حالی که حوزههای دیگری مانند خود تنظیمی بیولوژیکی وجود دارد (به عنوان مثال، نوزادان توانایی خود را برای تنظیم دمای بدن و تشخیص احساسات بدن مانند گرسنگی ایجاد میکنند)، تمرکز بر جنبههای به هم پیوسته خود تنظیمی هیجانی و خودگردانی شناختی میتواند بسیار مفید باشد. و اینکه چگونه اینها با هم کار می کنند تا کودکان را قادر به مدیریت افکار، احساسات و رفتار کنند.
تکامل سریع مغز که در اوایل کودکی اتفاق میافتد، راه را برای رشد خود تنظیمی هموار میکند، که هم از طریق بلوغ سیستمهای عصبی مغز و هم از طریق فرصتهایی برای تمرین اتکامل می یابد .خود تنظیمی به طور مداوم و تا بزرگسالی ، همراه با توسعه بیشتر خود تنظیمی در نوجوانی ، تکامل می یابد. در حال حاضر خودتنظیمی درتکامل کودکان خردسال بسیار مهم و حیاتی است و به شدت موفقیت بعدی کودکان را در ارتباط با دیگران و یادگیری آنها پیش بینی می کند و در عین حال از سلامت ذهنی و جسمی مادام العمر حمایت می کند.
خودتنظیمی به همتنظیمی بستگی دارد ودر زمینه و از بطن آن رشد میکند، جایی که بزرگسالان و کودکان با هم در جهت یک هدف مشترک کار میکنند، از جمله یافتن راههایی برای رفع ناراحتیهای ناشی از استرس در هر حوزه و بازگشت به تعادل. با گذشت زمان و با تمرین مداوم، این فرآیند از تنظیم مشترک بین بزرگسال و کودک به خود تنظیمی کودک تغییر می کند. انعطافپذیری سلولها و مسیرهای مغزی در سالهای اولیه به این معنی است که معماری مغز در پاسخ به کیفیت و ثبات تجارب همتنظیمی تغییر میکند و ظرفیت خود تنظیمی ایجاد میکند.
در مراحل اولیه، همتنظیمی شامل کمک مراقبتکننده برای رسیدن به آرامش به نوزادی میشود که شاید به دلیل گرسنگی، ناراحتی یا ناراحتی به هر دلیلی تحت تأثیر قرار گرفته است . از طریق صدا، درآغوش گرفتن و بلند کردن با حساسیت ، و آمادگی برای پاسخ سریع به علامت های کودک، بزرگسال به کودک کمک میکند پس از قرار گرفتن در حالت برانگیختگی عاطفی، تعادل خود را تجربه کند. هر تجربه همتنظیمی به ایجاد مسیرهای عصبی که احساسات را تنظیم میکنند کمک میکند.
شناخت با احساسات در تعامل است، زیرا کودک یاد میگیرد موقعیتهایی را که واکنش عاطفی متفاوتی را به دنبال دارند تشخیص دهد و تفسیر کند. به عنوان مثال، یک نوزاد مضطرب که نیاز به توجه دارد و می تواند در هنگام شنیدن صدای مراقب صبر کند، به جای اینکه در ناراحتی عمیق ناله کند، از پاسخ های سریع بزرگسالان به نشانه های آنها یاد گرفته است که کمک ارائه خواهد شد و ممکن است منتظر بماند.
آرامبخشی به کودک توسط بزرگسال در هنگام خواب میتواند کودکی ایجاد کند که یاد میگیردهنگام بیدار شدن در شب خودش را آرام کند. برای کودکان خردسال، همتنظیمی هم جنبه عاطفی و هم جنبه شناختی دارد. این شاملاستراتژی های آرامش بخشی به شیوه بزرگسالان و نامگذاری و صحبت در مورد احساسات وراه های مدیریت انهاست.
این به کودکان کمک می کند تا احساسات خود را بشناسند و برای انها راهبردهایی برای کاهش یا مدیریت هیجانات افراطی ایجاد می کند.در عین حال، بزرگسالان با صحبت کردن با کودکان در مورد تفکر و یادگیری، خودتنظیمی شناختی را به وجود می آورند.
پایه های خودتنظیمی عاطفی و شناختی در سال های اولیه به طور یکپارچه با هم گره خورده اند و هر دو برای خود تنظیمی رفتاری ضروری هستند. هیجانات بسیار زیاد مانع جنبههای شناختی خودتنظیمی میشوند، زیرا کودکی که احساسات بسیار قوی را تجربه میکند در مهار تکانهها، تمرکز، توجه یا فکر کردن به روشهای انعطافپذیر برای حل مشکلات مشکل خواهد داشت. برانگیختگی بیش از حد بخش عاطفی مغز، بخش تفکر را محدود می کند، بنابراین کودکی که بسیار ناراحت است، قبل از اینکه بتواند در مورد موقعیت فکر کند، ابتدا از طریق هم تنظیمی عاطفی به کمک نیاز دارد.
خود تنظیمی شناختی شامل تمرکز توجه، عملکرد اجرایی (معمولاً به عنوان انعطاف پذیری ذهنی، کنترل بازدارنده و حافظه فعال تعریف می شود)، هدف گذاری، خود نظارتی، حل مسئله، در نظر گرفتن دیدگاه های مختلف (مانند آگاهی از تفکر دیگران). و تصویرسازی آینده و تصمیم گیری است . وقتی احساسات در تعادل هستند، کودک میتواند از رشد مهارتهای شناختی برای تصمیمگیری در مورد اهداف خود و اینکه چه رفتاری لازم است استفاده کند، مانند انتخاب اعمال اجرایی مقاومت در برابر تکانهها یا تمرکز.
در عین حال، کودکان می توانند با نظارت بر وضعیت عاطفی خود و تصمیم گیری در مورد راهکارهایی برای آرام کردن خود در صورت لزوم، از خودتنظیمی شناختی برای حمایت از خودتنظیمی هیجانی استفاده کنند. پس مدیریت رفتار کودک به خودتنظیمی عاطفی و شناختی بستگی دارد که با هر دو جنبه در تعادل کار می کند.
خودتنظیمی چیزی شبیه به تبعیت نیست که در آن وقتی از کودک انتظار می رود بنشیند و گوش فرا دهد. کودکی که استرس دارد و تلاش می کند در مقابل انگیزه حرکت یا صحبت کردن مقاومت کند، بسیار متفاوت از کودکی است که آرام و هوشیار است و در حالت متعادلی از احساس، تفکر و رفتار است. کودکان می توانند مانند بزرگسالان در ظرفیت خود برای خودتنظیمی نوسان داشته باشند. حالت ثابتی نیست. با این حال، پسرفت های قابل توجه و بزرگ ممکن است نشان دهنده سطوح بالایاسترس ممتد یا در پاسخ به یک تجربه آسیب زا باشد.
محققان سه استراتژی اساسی را برای هم تنظیمی شناسایی کرده اند:
یک رابطه گرم و پاسخگو فراهم کنید که در آن کودکان در مواقع استرس احساس احترام، آرامش و حمایت داشته باشند و مطمئن باشند که همیشه از آنها مراقبت می شود.
محیطی ایجاد کنید که خودتنظیمی را قابل مدیریت میکند، ساختاری که به شیوهای قابل پیشبینی است که از نظر فیزیکی و احساسی برای کودکان امن باشد تا بتوانند بدون استرسهای غیرضروری به کاوش و خطر کردن بپردازند.
منبع :https://birthto5matters.org.uk
دز پرسشنامه غربالگری اجتماعی عاطفی که در وب سایت ninitest.com به شیوه انلاین در دسترس است . خود تنظیمی با سوالات زیر مورد ارزیابی قرار می گیرد .
می تواند آرام شود ؟
بدن آرامی دارد؟
در به خواب رفتن مشکل دارد ؟
در بازه زمانی آرام می شود؟
گریه های طولانی مدت؛ فریاد می زند، دارد؟
کج خلقی دارد ؟
به دیگران صدمه می زند ؟
رفتارهای مداوم دارد؟
فعال تر از هم سن و سالان است؟
می تواند بعد از هیجان آرام بگیرد؟
با فعالیت ها می ماند و یا از یک فعالیت به بعدی حرکت می کند؟
اشیا را از بین می برد و آسیب می رساند؟