غربالگری یا بررسی تخصصی ؟؟
شکی ندارم که بررسی تکاملی توسط فرد متخصص ارزش زیادی دارد .اما متخصص ممکن است تنها افرادی که طبیعی بودن ان ها مورد شک است و به وی ارجاع شده اند ، را ویزیت کند
من معتقدم که ارزیابی و غربالگری تکاملی کلی باید جزیی از هر معاینه نوزاد و کودک کم سن و سال باشد . مگر در مواردی که کودک بطور حاد (به عنوان مثال در یک عفونت حاد) بدحال باشد . حتی در شرایطی که کودک بدحال است اگر بررسی تکاملی بتواند به درمان بیمارکمک کرده و اطلاعات مفیدی در اختیار بگذارد می توان از یک ازمون قابل نمره دهی توسط والدین استفاده کرد .
در فصل پنج خلاصه ای از معیارهای تکاملی که هر کودک باید به ان دست یابد را ارائه داده ایم . در صورتی که کودک در انجام این معیار ها پذیرفته نمیشود ، باید به یک متخصص ارجاع داده شود .
من به طور مکرر دریافته ام که والدین هوشیار در بررسی کودکشان میزان فاصله کودک از متوسط کودکان را خوب می دانند و بررسی های متفاوت نتایج یکسانی داشته است .من به عاقلانه بودن ارائه یک پرسشنامه به والدین و درخواست پرکردن ان شک دارم چون ممکن است انها تفسیر اشتباهی از تکامل داشته باشند و بی دلیل نگران شوند . من تلاش کرده ام از این خطر با توضیح دادن ضروریات تکامل و تفاوت های طبیعی که بسیار شایع هستند به حداقل کاهش دهم .
روانشناس یا پزشک ؟؟نگرش های متفاوت
روانشناسان و پزشکان برخورد متفاوتی با تشخیص در حوزه تکامل دارند .رواشناسان و اغلب پزشکان یک معیار و شکل واحد برای بررسی می خواهند .
روانشناس به دنبال دقت علمی و ازمونی عینی فارغ از بررسی شرح حال به عنوان مثال زایمان زودرس کودک و معاینه بالینی است . او با برچسب بالینی از تشخیص اجتناب می کند . امری که ممکن است بسیار مستعد اشتباه باشد . او صرفا می تواند اجزا قابل نمره دهی رفتار را مورد استفاده قرار دهد.و توجه اندکی به پیچیدگی های تکامل انسانی و تعدد عوامل اثرگذار غیر از هوش ذاتی و نمره دهی با رد و یا قبول دارد . احتمال دارد از تمام جنبه های تکامل براورد یکسانی صورت گیرد .به عنوان مثال رات گریفیت در تست تکاملی خود 5 حوزه تکاملی را نمره دهی کرده ان ها را باهم جمع می کند و در نهایت برای به دست اوردن نمره نهایی نتیجه را به پنج تقسیم می کند . و نمره نهایی با سن کودک مقایسه می شود تا ضریب هوشی و یا ضریب تکاملی به دست آید .
نوبلاخ و پاسامانیک در نوشته خود ذکر کرده اند که این ضریب هوشی بیشتر بر جنبه های کلامی و ازمون های مساله استوار است .انها متذکر شدند که این امر منجر به استدلالی اشتباه در خصوص هوش و جهانی دانستن ان می شود . و و انواع مختلف هوش ،تجربه و ناتوانی را افتراق نمی دهد .
با این وجود باید خاطر نشان ساخت که مفهوم یگانه ی هوش راه را برای مدل های متعدد هوش باز کرده و بر اساس این ساختار ازمون های هوش توسعه یافته اند .در حالیکه باید درنظر گرفتن کم هوشی به عنوان جزئی از نشانگان های خاص را محتاطانه انجام داد ،ارزیابی و نمره دهی تکامل و هوش برای تشخیص رسمی ناتوانی ذهنی در سیستم های تشخیص استاندارد بین المللی نظیر طبقه بندی بین المللی بیمار ی ها ضروری است . بنابر این نمره بندی و ساختار واحد در بیشترشرایط و زمینه های قانونی نیازمند تایید تشخیصی ، مهم است .